یکی خوابش سنگین میشه تخت میشکنه بعد که از خواب میپره دستش میشکنه فرداش از مرحله پرت میشه پاش هم میشکنه میزنه به سرش سرش هم میشکنه همون یارو خودش رو میزنه به اون راه گم میشه کلی اعصابش خوردمیشه نوار خالی گوش میده یه هو می خوره زمین تا خونه سینه خیز میره جلو پمپ بنزین سیگار میکشه میگن آقا اینجا پمپ بنزینه سیگارنکش میگه اهه من جلو بابام هم سیگار میکشم یه روز میخوره به شیشه میگه عجب هوای سفتی روز بعد میخوره به دیوار کمونه میکنه فرداش باز میخوره به دیوار میگه ببخشید پس فرداش باز میخوره به دیوار وای میسته پلیس بیاد دوپینگ میکنه برا اینکه کسی نفهمه آخر میشه میره تظاهرات می بینه شلوغه ، برمیگرده میره لایه اوزون رو میدوزه میمونه اون ورش میره پشت بوم می خوابه سردش میشه در پشت بوم رو میبنده بعد از این همه اتفاق بی هوا از خونه میره بیرون خفه میشه
ناهید دختری عاشق ولی تنها
ماه مانند دختری عاشق
سر به دامان آسمان دارد
چشم او گرم گوهر افشانیست
در دل شب ستاره میبارد
گوییا درد دوری از خورشید
ماه را نیمه شب می آزارد
آه! او هم چون من گرفتار است...!ه